MLOVEA سایتی برای عاشقان ایران زمین

دارای شعر .نامه. مطلب.جوک . گالری عکس .لینگستان سایت های ایرانی .مقاله .مطالب پند آموز

MLOVEA سایتی برای عاشقان ایران زمین

دارای شعر .نامه. مطلب.جوک . گالری عکس .لینگستان سایت های ایرانی .مقاله .مطالب پند آموز

دلم برای خودم تنگ می شود

 

دل

اگر چه نزد شما تشنه ی سخن بودم


کسی حرف دلش را نگفت من بودم


دلم برای خودم تنگ می شود آری:


همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم


نشد جواب بگیرم سلام هایم را


هر آنچه شیفته تر از پی شدن بودم


چگونه شرح دهم عمق خستگی ها را


اشاره ای کنم ، انگار کوه کن بودم


من آن زلال پرستم در آب گند زمان


که فکر صافی آبی چنین لجن بودم


غریب بودم ، گشتم غریب تر اما:


دلم خوش است که در غربتِ وطن بودم .

 


تشنه

                

تنهائی


حیرت زده ام ، تشنه یک جرعه جوابم


ای مردم دریا ،برسانید به آبم


آیا پس از این دشت رهی هست؟ دهی هست؟


یا این که به پیراهه دویده ست شتابم


من کوزه به دوش آمده ام چشمه به چشمه


شاید که تو راـ ای عطش گنگ ـ بیابم


آهی و نگاهی و ...ـ دریغا که خطا بود


یک عمر که با آینه ها بود خطابم


هر صبح حریصانه من و حسرت خفتن


هر شب من و اندوه که حیف است بخوابم


چون صاعقه هر بار که عشق آمد و گل کرد


یک شعله نوشتند ملایک به حسابم


می نوشم از این تلخ، اگر آتش، اگر آب


حیرت زده ام، تشنه یک جرعه جوابم


 

عاقبت خاموشی مطلق به فریادم رسید

تنهائی

 

آن چه از هجران تو بر جان ناشادم رسید


از گناه اولین بر حضرت آدم رسید


گوشه‌گیری کردم از آوازهای رنگرنگ


زخمه‌ها بر ساز دل از دست بی‌دادم رسید


قصه شیرین عشقم رفت از خاطر ولی


کوهی از اندوه و ناکامی به فرهادم رسید


مثل شمعی محتضر آماج تاریکی شدم


تیر آخر بر جگر از چلة بادم رسید


شب خرابم کرد اما چشم‌های روشنت


باردیگر هم به داد ظلمت‌آبادم رسید


سرخوشم با این همه زیرا که میراث جنون


نسل اندر نسل از آباء و اجدادم رسیدم


هیچ کس داد من از فریاد جان‌فرسا نداد


عاقبت خاموشی مطلق به فریادم رسید

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد