تو از دیدنت محرومم کردی و فکر کردی:
از دل برود هر آنکه از دیده برفت
و به ناباوری و غصه من خندیدین
و آه ای کسی که دلم را بردی
کاش هیچ وقت ندیده بودمت...
و کاش می آمدی و می دیدی
که در این عرصه دنیای بزرگ
چه غم آلوده جدایی هایی ست
و بدانی که....
از دل نرود هر آنکه از دیده برفت
کاش آن شب باران نمی آمد
کاش من اینقدر باران را دوست نمی داشتم
کاش آن شب به بهانه قدم زدن زیر باران بیرون نمی زدم
اما آن شب باران بارید
و من زیر باران قدم زدم
و تو آمدی
زیر باران دیدمت
اما کاش نمی دیدمت
باران می بارید
به وسعت تمام آسمان
و من تو را با تمام زلال بودنت دیدم
چقدر شبیه باران بودی
و کاش من اینقدر باران را دوست نمی داشتم
انسان با سه بوسه تکمیل می شود
1-بوسه مادر که با آن با یه عرصه خاکی می گذاری
2- بوسه عشق که یک عمر با ان زندگی می کنی
3- بوسه خاک که با ان با به عرصه ابدیت می گذاری
اگر سهم من از این همه ستاره فقط سوسوی غریبی است، غمی نیست.
همین انتظار رسیدن شب برایم کافیست
با خودم عهد بستم باردیگرکه تورا دیدم،بگویم ازتودلگیرم ولی بازتورا دیدم و گفتم: بی تومیمیرم
یک نصیحت:مواظب خودت باش!
یک خواهش: اصلاً عوض نشو!
یک آرزو: فراموشم نکن!
یک دروغ: تورو دوست ندارم!!،
یک حقیقت: دلم برات تنگ شده
وقتی بهت فکر میکنم چشمام رو روهم میزارم
اون روزه آشنایی رو زودی به خاطر میارم
یادت میاد گفتی بهم میشه کنارت بشینم
گفتی میشه بیای تورو کنار ساحل ببینم
دریا دیگه برای من دریای سرد و ساده نیست
رویای با تو بودنه این رو بدون که ساده نیست
تو با نگاه عاشقت با قلب صاف و صادقت
بردی من رو به خواب عشق
یه جایی بود مثل بهشت
حالا من و تو با همیم عاشقونه کنار هم
میخوام این رو خوب بدونی ما میمیریم برای هم
من می دونم دوستم داری
سر به سرم نمیزاری
فقط بگو دلت میاد؟
یه روزی تنهام بزاری؟
ترس دلم فقط شده یک روزی از دست دادنت
بگو که اون روز نمیاد اگه بیاد می دوزدمت
بگو که دل رازی بشه
با دلت هم بازی بشه
برای عاشقونه ها
یک قصه عالی بشه