جوک
غضنفر دو تا بلوک سیمانی رو گذاشته بوده رو دوشش، داشت میبرده بالای ساختمون. صاحبکارش بهش میگه: تو که فرقون داری، چرا اینا رو میگذاری رو کولت؟! غضنفر میگه: اون دفعه با فرقون بردم، اون چرخش پشتم رو اذیت میکرد!
اصفهانیه موز میخوره معدهاش تعجب می کنه !
به غضنفر میگن چرا زن نمیگیری؟ میگه: ای بابا، کی میاد زنش رو بده به ما؟!
باباهه (حواسش نبوده که کلاهش سرشه) به بچهاش میگه برو کلاه منو بیار. بچه میگه: بابا کلاهت که رو سرته! باباهه میگه: اه...پس...نمیخواد بری بیاریش!
به الاغه می گن چرا گوشات درازه؟ میگه آخه هر خوشگلی یه عیبی داره
یه روزی یه معلم به شاگردش میگه : فعل زد رو صرف کن ؟ گفت: زدم، زدی ، دعوا شد.
یه تیر چراغ برق از مورچه خواستگاری میکنه مورچه جواب رد میده چراغه میپرسه چرا؟ مورچه میگه اخه من از لات هایی که سر کوچه می ایستند خوشم نمی آید